
نمی توان تصور کرد فرزندی در یک خانواده
به دنیا بیاید و پدر و مادر وی ، همه تلاشهای خود را برای موفقیت او به کار نگیرند.گاهی
این تلاشها ، به شکلی است که همهی فعالیتهای والدین در سایهی رشد و پیشرفت فرزندشان
قرار میگیرد ، آنهم در دنیای پرهیاهوی فعلی که همراه با پیشرفت تکنولوژی کار را برای
تربیت نسل آینده و کودکان دشوارتر کرده است.
هماکنون وجود ماهوارهها در خانوادهها معضلی
شده، به هر کجا که بروی پیدا میشود و این مسأله تربیت فرزندان را با مشکل روبرو ساخته
است.
گشتی در کانالهای ماهوارهای ، جدا از برنامههای مستهجن آن نشان میدهد که برنامههای ویژهی کودکان در این شبکههای ماهوارهای روزبه روز در حال افزایش است و حتی برخی برنامههای بزرگسالان بطور عمد بصورت انیمیشن و فانتزی ساخته میشود تا کودکان را نیز همراه خود کنند .
جالب این است که برنامههای ویژهی کودکان ، به مراتب
بسیار حرفهایتر ساخته شده و دوبلهها، حرفهایی هم دارند ، برنامههایی که میلیاردها
دلار صرف ساخته شدن آنها شده و حتی کانالهایی با فرکانسهای بسیار قوی هم برای آنها
در نظر گرفته میشود.
هزینههای میلیارد دلاری برای ساخت انیمیشن و حتی سریال ویژه کودکان به منظور سرگرمی کودکان ما ساخته شده که سئوال اینجاست ، آیا این هزینهها از سر دلسوزی بوده؟ آیا تا به حال دقت کردهاید که محتوای این کارتونها چیست؟
آیا کودکی که همراه پدر و مادرش سریالهای ماهوارهای را میبیند ، گاهی با نقش دختران و پسران هم سن و سال خودش همزاد پنداری نمیکند؟
آیا پدر و مادر کودکی که او در سریالهای ماهواره میبیند، شبیه پدر و مادر خودش رفتار میکنند؟
آیا تسخیر ذهن نوجوان ، توسط رسانهها و ایجاد اعتیاد به دیدن برنامههای آن، بیرغبتی نسبت به فعالیتهای اجتماعی، کم شدن علاقه به مطالعه کتابهای مفید و موثر به علت اعتیاد به دیدن صحنههای مستهجن که نفس تشنه آن است ، بلوغ زودرس ، دچار شدن به انواع بیماریهای روحی و جسمی ، گرفتن فرصت اندیشیدن از آنها که همهی این امور به طرز شگفتآوری توسط متفکران این رسانهها برنامهریزی شده است ، کافی نیست؟
آیا بهتر نیست که کارشناسان و مشاوران ما در زمینهی مسائل کودک ، به فکر راه چاره باشند...؟
آیا خانوادهها برنامههایی برای استفادهی صحیح خود و کودکانشان از این امکانات دارند...؟
کودکان در سنین 3 تا 5 سالگی فقط بیننده هستند و قدرت تشخیص میان خوب و بد را ندارند و هر آنچه برای او به نمایش بگذاریم میبیند و به عنوان یک حرکت پسندیده میپذیرد . آنها قدرت تفکیک خوب ، بد و یا افسانه بودن را ندارند و این باعث میشود تا ارزشهای آنها در دنیای واقعی تغییر کند .
«رضا دستجردی» استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند ، در این باره اظهار می کند: متأسفانه شبکههای ماهوارهای ارزشهایی را تبلیغ میکنند که منطبق با اجتماع نیست و منجر میشود فرد در سطح کلان با دوگانگیهایی مواجه شود .
وی با بیان اینکه بسیاری از فیلمها ، روابطی را ترویج میکنند که خارج از عرف و شرع است ، می افزاید: تصاویر ، فیلمها و برنامههای تبلیغاتی ماهواره پیامدی جز سست شدن بنیان خانواده را در پی ندارد .
این استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند اظهار می کند: نوجوانی یکی از بحرانیترین و حساسترین دورههای زندگی انسان به حساب میآید که فرد به اوج غریزه میرسد ، اما بسیاری از خانوادهها که متوجه این امر نبوده و به راحتی از ماهواره استفاده میکنند ، باید بدانند بیبند و باری جنسی و تبلیغ لذتهای جنسی مهمترین برنامههای ماهواره است که منجر میشود نوجوان یا جوان قدرت کنترل خود را از دست داده و جذب این برنامهها شوند .
دستجردی با اشاره به اینکه بیشتر سریالها و برنامههای ماهوارهای براحتیو بدون هیچ سانسوری ، مسائل جنسی را مطرح و نمایشمیدهند ، می گوید: این شیوهی ارائهی اطلاعات حتی در آگهیهای بازرگانی ماهوارهای نیز به وفور دیده میشود و متأسفانه بارها مشاهده شده فرزندان کوچک خانواده نیز بدون هیچ محدودیتی و در کنار والدین خود این صحنهها را تماشا میکنند و این در حالی است که هیچگونه ظرفیتی برای پذیرش این قبیل اطلاعات ندارند ، در نتیجه تحتتأثیر آن قرار میگیرند .
استادیار روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند تصریح
می کند: زنان خانهدار بسیاری نیز مصرانه سریالها و دیگر برنامههای ماهوارهای
را دنبال کرده و با اشتیاق از شخصیتهای داستان ، نوع پوشش آنان یا برخوردشان با همسر
و فرزندانشان در محافل خانوادگی و مهمانیها صحبت میکنند ، بدونآنکه متوجه واکنش
فرزندان در مقابل رفتارشان یا تبعات ناشی از تماشای این سریالها باشند.
وی با بیان اینکه بلوغ زودرس یکی از نتایج منفی فیلمهای ماهوارهای است ، اظهار می کند: اگر نوجوان یا جوانی صحنههای مبتذل ببیند و شرایط ازدواج را نداشته باشد ، میکوشد عطش خود را از راههای دیگر فرو نشاند .