آتشواره

ماهواره واثرات مخرب فرهنگی آن

۱۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

دلایل دیدن ماهواره


براساس نظرسنجی‌ها و بررسی‌های میدانی توسط مراجع معتبر ، عمده‌ترین دلایل استفاده از ماهواره در بین ایرانیان به شرح زیر است :

1) جوّزدگی

جوزدگی و چشم و هم چشمی در بین خانواده‌های ایرانی یک واقعیت تلخ می‌باشد که باید با آن مقابله کرد . برخی از مردم در زندگی ، گرفتار جو جامعه اطراف خود هستند . در نگاه این دسته ، اصالت با هم رنگ جماعت شدن است. اگر جماعت اطراف ، ماهواره را جزوی از زندگی بدانند ، او هم به دنبال این جو رفته و ماهواره‌ای خواهد شد . اگر به این عدم استقلال فکری ، چشم و هم‌چشمی هم اضافه شود ، مصیبت دوچندان می‌شود .

ما براساس کدام حرف، به سراغ ماهواره می‌رویم؟ چه کسانی بودند که ما را به جهت ماهواره نداشتن تحقیر کردند؟ کسانی که برای دینشان ، برای ناموسشان ، برای خانواده‌شان ، برای عفاف و غیرتشان ارزش آن چنانی قائل نیستند . پدری که پس از خرید ماهواره می‌بیند چگونه دخترش از حجاب فاصله گرفته و همسرش با مردهای غریبه چقدر راحت شده  و وقتی به خودش باز می‌گردد می‌بیند که دیگر مثل گذشته روی ناموسش حساس نیست ، آیا عاقلانه است که با حرف چنین فردی ، من زندگی خودم را مدیریت کنم؟

آیا منطقی است نگاه این شخص که خانواده‌اش هم برایش اهمیت آن چنانی ندارد ، برای من اهمیت داشته باشد؟

2) بیکاری

مردم در نظرسنجی‌ها گفته‌اند وقتی گرایش ما به ماهواره بیشتر می‌شود که مدرسه‌ها باز می‌شود . فرزندمان صبح تا ظهر مدرسه است و خانم‌ها هم کار خاصی ندارند . واقعا اگر ما حق مادری و همسری را با(مطالعه ، آموزش و تفریحات سالم خانوادگی) درست بجا بیاوریم یا اگر صله رحم (سرزدن به مادر ، خواهر و ...) را جدی بگیریم ، آیا باز هم وقت آزاد و خالی برای ما باقی می‌ماند؟

3) اخبار سیاسی

با کمی مطالعه و مرور تاریخ ، دشمنی غرب (آمریکا و انگلیس) علیه ایران به راحتی ثابت شدنی است . پس دریافت اخبار از این طریق مانند این است که خبرهای داخل خانه خود را از همسایه‌ای که سابقه دشمنی با ما دارد دریافت کنیم . به چه دلیل به دشمن خود اعتماد کنیم؟

سؤال:‌آیا سودی که شما از اخبار ماهواره‌ای به دست می‌آورید با آن ضرر و خطری که متوجه خانواده‌تان می‌کنید ، قابل مقایسه است؟ کدام عقل سلیم این حکم را می‌کند که این «دزد ناموس» را داخل خانه کند برای این‌که با اخبار سیاسی روز دنیا آشنا شود.

4) لذت‌گرایی و دور بودن از فضاهای لذت معنوی

برخی از مردم به جهت ضعف شدید در مسائل معنوی و دوری از تفکر ، لذت را در همین لذایذ مادی محدود کرده‌اند . از نگاه این‌ها مهم نیست که متولیان شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش این برنامه‌ها چه اهدافی را دنبال می‌کنند ، آنچه اهمیت دارد ، لذت بردن من است که آن هم فراهم است . برای مثال اگر فرزند یا همسر شما بگوید از ارتباط با دوستان از جمله جنس مخالف و یا افراد معتاد و لاابالی لذت می‌برم ، آیا شما صرفا به دلیل لذت بردن از او قبول می‌کنید؟ آیا لذت واقعی را نمی‌توانیم در دین و معنویت بیابیم؟

سؤال: چه شیوه‌هایی برای تبلیغ دین استفاده کنیم که مخاطب ما مزه با خدا بودن را بچشد؟

امام سجاد( علیه‌السلام )می‌فرماید: «الهی من ذالذی ذاق حلاوه محبتک فرام منک بدلا»؛ خدایا چه کسی است که شیرینی محبت تو را بچشد و باز تو را رها کند و جای دیگر برود .

5) تنوع موضوع

این موضوع که عمدتا ناشی از حس تنوع‌طلبی مخاطبان ماهواره است آیا به خودی خود مطلوب است؟ آیا دین اسلام و نگاه اسلامی به زندگی ، مروج تنوع‌ طلبی افراد است؟ آیا این تنوع طلبی ناشی از همان ذائقه سازی دنیای مدرن برای انسانها نیست؟ و آیا پاسخگویی به این تنوع طلبی می‌تواند شعله‌های طمع و حرص و ولع انسان برای تنوع بیشتر را خاموش کند؟

6) شناخت تاریخ و فرهنگ اقوام و ملل جهان


اگر هدف واقعا شناخت است باید بپذیریم که هیچ رسانه‌ای واقعیت‌های تاریخی را بدون در نظر گرفتن منافع خود بیان نمی‌کند . پس راه آن توسل به ماهواره نیست. توصیه می‌شود راههای زیر را هم امتحان کنید:

الف) مسافرت و معاشرت با فرهنگ‌های مختلف

ب) مطالعه کتب و منابع علمی مستند از دیدگاه‌های متفاوت

ج) استفاده از فیلم و مستند و منابع چند رسانه‌ای

در این حوزه رسانه ملی نیز برنامه‌هایی در حد نیاز دارد.

7) فیلم‌ها و سریال‌های جذاب و جدید 

فیلم برای انسان تصویرسازی و ارزش‌سازی می‌کند ، در واقع فیلم باعث می‌شود مخاطب ، بدون آنکه متوجه باشد مفاهیمی در ذهنش ارزش یا ضد ارزش شود . فیلم‌ها و سریال‌های ماهواره‌ای علاوه بر انحرافات اخلاقی ، مخاطب خود را درگیر یک داستان می‌کنند که خود به خود قدرت تعقل را از او می‌گیرند ، آنچه از قهرمان و شخصیت‌های فیلم صادر می‌شود را یک ارزش تلقی می‌کند و به همین دلیل کمپانی‌‌های فیلم‌سازی صهیونیستی موضوع یا شخصیت‌ها را به گونه‌ای طراحی می‌کنند که دارای انحراف اخلاقی یا ضد ارزش‌های اسلامی بوده و معرفی فرهنگ منحط غرب باشند.

سؤال: آیا سرگرم شدن به فیلم‌ها و سریال‌های ماهواره‌ای با آثار و تبعات مخربی که در ذهن و چشم و نظام خانواده دارد، شایسته شهروند فهیم ایرانی است؟

8) مدگرایی و جذابیت‌های آرایشی و پوششی

ناگفته هویداست که هر یک از این تصاویر و پوشش‌ها و آرایش‌ها ، یک راهکار برای تضعیف بنیان خانواده و تیری از سوی شیطان به چشم و باعث سیاهی قلب است . زن یا مردم مخاطب این شبکه‌ها ، با دیدن جذابیت‌های ظاهری ناخودآگاه از چشم یکدیگر می‌افتند و از منظری دیگر شرکت‌های بزرگ تولید البسه با هزینه‌های هنگفت تبلیغاتی ، تولیدات خود را بر تن چهره‌های مشهور سینمایی پوشانده و از این طریق مخاطبان خود در کشورهای جهان سوم را تشویق به خرید می‌کنند ، تا افزون بر کسب منافع اقتصادی ، اهداف فرهنگی خود را نیز محقق کنند . بیائیم با تقویت عفت، غیرت و عزت نفس با این پدیده شوم مقابله کنیم .

9) حریص شدن نسبت به شناخت ماهواره به دلیل ممنوعیت آن

با پذیریش این استدلال بایستی بسیاری از موارد ممنوعه از جمله مواد مخدر و مشروبات الکلی را آزاد کنیم در حالی که آسیب‌ها و مضرات آن بر هیچ‌ کس پوشیده نیست و باید گفت که آزادسازی ماهواره باعث می‌شود جذابیت‌های برنامه‌های آن (بندهای قبل) بیشتر عیان شده و آن جذابیت‌های کاذب و رنگارنگ آنقدر پررنگ هستند که چندین و چند برابر امروز جامعه را به سمت استفاده از خود خواهند کشاند. روشن است با ارتقای آگاهی عمومی نسبت به آسیب شبکه‌های ماهواره‌ای مصونیت درونی در انسان‌ها ایجاد خواهد کرد.

10) ناکافی بودن امکانات تفریحی

اگر کمی منطقی باشیم این امر نمی‌تواند دلیل استفاده از ماهواره را توجیه کند . مثل این است که شخصی به دلیل آنکه برای زخم خود مرهم مناسبی نمی‌یابد ، زهر می‌نوشد . راه حل ، مشکل نبود تفریحات و سرگرمی با ماهواره نخواهد بود ،چراکه ماهواره خود یک ابزار آسیب‌زا است . تفریح و فراغت ، زمانی مناسب و واقعی است که کارکردهایی مانند ایجاد نشاط ، خلاقیت ، رشد استعدادها ، فعال بودن و تحرک و منفعت جسمی و  روحی را به همراه داشته باشند ، در حالی که مخاطبان ماهواره در مقابل برنامه‌های آن کاملا منفعل هستند . ضمنا تا چه حد ماهواره قابلیت برآورده کردن این کارکردها را دارد ؟ بدون شک ، انفعال بیننده در برابر ماهواره سبب می‌شود تا خلاقیت و رشد و شکوفایی از تفریح حذف شود و در عوض ، درگیری ذهن در اثر مواجهه سریع با الگوهای زندگی و مصرفی گوناگون ، رنگ‌ها ، صداها و آسیب‌های دیگر ماهواره، جای کارکردهای مفید فراغت را بگیرد .


 

۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy

شناختی بهتر از7 شبکه ماهواره ای فارسی زبان

بدون شک ، در نوروز سال ۷۹ که اولین شبکه ماهواره ای فارسی زبان به شکل غافلگیرکننده و بدون اطلاع مدیران آن در ایران قابل دریافت شد ، کمتر کارشناس و مسئولی گمان می برد که پس از ۱۳ سال این شبکه های ماهواره ای بتوانند این گونه بر افکار عمومی تاثیرات کنترل نشده خود را بر جای بگذارند و به یکی از سوژه های مهم کشور تبدیل شود.

حدود ۱۳ سال از آن زمان که مجری شبکه(IN Tv) از تماس یک شهروند اصفهانی با این شبکه شوکه شده بود و با تعجب و بهت ، یک سیب را از پای شبکه خودش نشان داد و از او پرسید «اگر الان مرا می بینی بگو که در دست من چیست»؟        

می گذرد و این روزها شبکه های جدیدی در  فضای لایتناهی ترکتازی می کنند. «۷ قلوی مهاجم» شاید بهترین تعبیری باشد که بتوان برای شبکه ها به کار برد. هفت شبکه ماهواره ای که هرکدام به صورت زیرکانه ای،بخشی از مخاطبان را هدف قرار گرفته اند و همین ۷ شبکه به عنوان رقیبی جدی برای سازمان عریض و طویل صدا و سیما و شبکه های بی شمار این سازمان قرار گرفته اند

PMC (1

دقیقا ۱۰ سال پیش ، زمانی که شبکه های ماهواره ای در تسخیر افرادی از جمله:امیر قاسمی و شب خیز بودند که یک شبکه ۲۴ ساعته موسیقی را خیلی بی سر و صدا پا به عرصه رقابت گذاشتند. تا پیش از این ، روال این بود که مجری های شبکه هایی مانند :طپش و پن ، ساعت ها کنار مهمانانشان بنشینند ، از هر دری حرف بزنند، خاطره بازی کنند، بینندگان با آن ها تماس تلفنی بگیرند و صحبت های آن ها به صورت زنده روی «ایر» برود.


دراین میان گاه گداری هم ، کلیپ های بی کیفیت موسیقی پخش می شد و بقیه ساعت روز هم همان برنامه ها تکرار می شد. اماشبکه (pmc) بدون استفاده از هیچگونه مجری ، با الگو برداری از شبکه های معروفی مانند( MTv)برنامه های خود را به پخش کلیپ های داخلی و کلیپ های روز خارجی که تا پیش از آن عملا در شبکه های ایرانی پخش نمی شداختصاص داد. شکستن برخی هنجارهای اجتماعی و فرهنگی توسط شبکه های ماهواره ای جامعه ایران دقیقا از همین زمان آغاز شد. تا پیش از تاسیس این شبکه، نمایش شکل هایی خاص از پوشش و برخی صحنه ها تابویی بزرگ به حساب می آمد که در کلیپ های ایرانی وجود نداشت و کلیپ های خارجی هم تقریبا از شبکه های فارسی زبان پخش نمی شد. این شبکه اما با نمایش کلیپ های خارجی قبح شکنی خود را آغاز کرد و پس از مدتی کلیپ های ایرانی حتی از نمونه های خارجی نیز سبقت گرفتند! از مهرداد اسماعیلی کیا به عنوان مدیر شبکه PMC نام برده می شود که یکی از ثروتمندان مقیم دوبی محسوب می شود. او شرکتی را به نام KIAMAX افتتاح کرده و همچنین در پروژه هایی از قبیل مجله PMC Magazine ، مجله T3 ، موسسه مالی ضامن، آژانس هواپیمایی کلاب پرشیا، محصولات آرایشی Qmax، کنسرت هایPMCeven وهمچنین مجله گلچین سرمایه گذاری کرده است.

شاید کمتر کسی بداند کیا مکس حدود چهار سال پیش شبکه ای جدید به نام لایو کازینورا بر روی ماهواره  هاتبرد افتتاح کرد که قرار بود اولین قمار خانه تلویزیونی ایرانی (!) باشد اما پس از گذشت نزدیک به یک ماه از فعالیت خود به دلایل نامعلومی به کار خود پایان داد. مدیریت این شبکه چراغ خاموش حرکت می کند و به همین دلیل شایعات زیادی در مورد وابستگی های او به داخل کشور مطرح می شود. برنامه های این شبکه در ایام سوگواری قطع می شود ، کلیپ های دارای مضامین سیاسی اجازه پخش از این شبکه را ندارند ، معمولا رنگ پارازیت را به خود نمی بیند و تا سال های سال این شبکه فقط در محدوده ایران پخش می شد و ایرانیان ساکن اروپا و آمریکا از وجود چنین شبکه ای بی خبر بودند!

با این وجود شبکه PMC که مرکز آن در ابتدا در هلند بود و سپس به دوبی نقل مکان کرد نسبت به سایر شبکه ها همچنان حرفه ای محسوب می شود .این شبکه هم با خوانندگان به اصطلاح زیر زمینی ایران ارتباط دارد و هم به عنوان یکی از شریک های تجاری موسسه آونگ که در لس آنجلس واقع شده با خوانندگان لس آنجلسی کار می کند و در واقع نبض موسیقی غیر رسمی  داخل و خارج از کشور در دستان این شبکه قرار گرفته است. یکی از نکته های لاینحل دیگر پی ام سی آن است که هر زمان یک خواننده زیرزمینی داخل ایران تصمیم می گیرد مجوز دریافت کند و سلسله مراتب و پروسه طولانی اخذ مجوز را تا انتها طی می کند، ناگهان این شبکه یک کلیپ از این خوانندگان پخش می کند و سیر اخذ مجوز آن ها به تعویق می افتد!

BBC Farsi(2

دقیقا در زمانی که هیاهوی شبکه های سیاسی ماهواره ای محدود به شبکه های کُند و خسته کننده ای مانند صدای آمریکا، کانال وان، پارس و … می شد ناگهان شبکه تازه نفس بی بی سی فارسی در دیماه سال ۸۷ از راه رسید. سه سال پیش از آغاز به کار این شبکه بود که وزیر وقت خزانه داری یا دارایی انگلستان پرده از راه اندازی این شبکه برداشت. گوردون براون که در آن زمان وزیر دارایی بود و سپس به مدت سه سال در سمت نخست وزیری انگلیسی هم فعالیت کرد در پاییز سال ۲۰۰۶ میلادی اعلام کرد که بودجه ای معادل ۱۵ میلیون لیره استرلینگ، نزدیک به ۲۲ میلیون دلار در سال، برای راه اندازی بخش فارسی تلویزیون بی بی سی اختصاص داده است.

در پی گذشت نزدیک به سه سال از ارایه طرح تاسیس تلویزیون فارسی زبان بی بی سی و پس از ماه ها آموزش و آزمون برای جذب نیرو از رسانه های ایرانی سرانجام ساعت پنج بعدازظهر روز چهارشنبه، ۲۵ دی ماه، این تلویزیون کار خود را آغاز کرد. این شبکه تلاش کرده بود هرآنچه که دیگر شبکه های ماهواره ای سیاسی در خود نداشتند یک جا جمع کند. استفاده از مجریان و خبرنگاران خوش سیما، جوان و حرفه ای که برخی از آن ها نیز از داخل کشور به آن شبکه رفته بودند موجب شد تا مدیران این شبکه تمامی اهداف سیاسی خود را در ظاهری جذاب ادامه دهند. در این شبکه قرار نیست خط فکری سیاسی بنیانگذاران این شبکه به صورت مستقیم بیان شود و این بار سنگین به عهده مهمانان به ظاهر موجه برنامه های خبری و سایر برنامه های به ظاهر فرهنگی و مستند این شبکه است تا بی بی سی فارسی هیچ گونه جهت گیری مستقیم نداشته باشد. این شبکه تلاش کرده از نقاط ضعف شبکه هایی مانندVOA  استفاده کرده و تا آنجا که ممکن است خودرا به مردم ایران نزدیک نشان می دهد و از این طریق اثرگذاری این شبکه نیز بالاتر رفته است.

برنامه های چند ساعته برای مناسبت های مختلف، نمایش فیلم های مستندسازان داخل کشور، اشراف نسبی به موضوعات اجتماعی روز مردم به خاطر استفاده از نیروهای جوان و به روز و همچنین پاتک های زیرکانه این شبکه به رقیب دیرینه خود یعنی VOA در قالب خبرها ، گزارش ها و چهرهای جذابتر برای مخاطبان ارائه می کند. بی بی سی فارسی کوچکترین اتفاقات روز کشور را در کمترین لحظه پوشش می دهد و با توجه به اتفاقات روز ، ساعت پخش و ویژه برنامه های خود را تغییر می دهد تا مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب کند . امابی بی سی فارسی  دارای جهت گیری عیان سیاسی است که گاه به خاطر سنت مرسوم شبکه جهانی بی بی سی به نتایج غیرمنتظره ای ختم می شود. مثل وقتی که یک مقام اخوان المسلمین مصر در حمایت از رهبر انقلاب ایران با صراحت و قاطعیت صحبت کرد و یا وقتیکه مهاجرانی در پاسخ به لاطائلات نتانیاهو آنچنان آتشین و انقلابی موضع گرفت که مجری بی بی سی هول شد !3

3) VOA

صدای آمریکا یکی از قدیمی ترین شبکه های سیاسی فارسی زبان محسوب می شود که بخش فارسی آن از سال ۷۵ آغاز به کار کرده و با وجود تلاش های بی شماری که انجام داده اما همچنان در محدوده مخاطبان سنتی خود محصور شده و در جذب سایر مخاطبان ناکام بوده است.

این شبکه که گفته می شود با بودجه ۷۵ میلیون دلاری سنای آمریکا مشغول به کار است در چند سال اخیر با مشکلات درونی زیاد مواجه بوده و همین موضوع سبب شده تا ریزش شدیدی در مخاطبانش احساس کند. صدای آمریکا در برنامه های خود همان ژست حداقلی بیطرفانه رقیباش یعنی بی بی سی فارسی را نیز ندارد و نقش یک اپوزیسیون سلطنت طلب را بازی می کند. معمولا افراد مسنتر و یا تندروتر مخاطبان این شبکه هستند. مدیران این شبکه تلاش های بی شماری برای جذب سایر اقشار انجام دادند اما در نهایت در رقابت با بی بی سی بازی را واگذار کردند.

حدود سه سال پیش بود که دعواهای داخلی این شبکه به اوج خود رسید و بسیاری از مجریان و کارمندان این شبکه در اعتراض به سانسور، مشکلات مالی و تبعیض اخراج شدند. جمشید چالنگی یکی از این افراد بود که پس از سال ها فعالیت در برنامه تفسیر خبر کنار گذاشته شد و پس از این اتفاق در صفحه خودش در فیس بوک نوشت: «یکی از دلایل تعلیق و سپس اخراج من از VOA سوال از مدیران این شبکه به خاطر کم کردن زمان برنامه و سپس گرفتن این برنامه از من بوده است. فضای حاکم بر شبکه صدای آمریکا آکنده از تبعیض و فساد اداری بود و من در یک جلسه که با مسئولان ارشد صدای آمریکا داشتم این مورد را به آنها گفتم. سوء مدیریت در بخش فارسی صدای آمریکا سبب شده است تا وضعیت کنونی این شبکه مانند فضای حاکم بر ادارات شوروی سابق شود.


مدیران سطوح بالای مدیریتی در صدای آمریکا به من قول دادند که به خاطر اظهارات من هیچ انتقام جویی از من صورت نگیرد اما مدیران بخش فارسی از جمله رامین عسگرد تحمل این انتقادات را نداشتند.» جالب آنجاست که مدیر شبکه جم نیز که خود نیز کارنامه سوال برانگیزی دارد در نامهای دست به افشاگری درباره مدیران این شبکه زده و از سانسور حرف هایش در این شبکه خبر داده است. فروردین سال ۸۶ یکی دیگر از اتفاقات جنجالی این شبکه رخ داده و مجری صدای آمریکا در مصاحبه تلفنی با ریگی او را رهبر جنبش مقاومت مردم ایران خطاب کرد



                                                                                         

4) Manoto

آبان سال ۸۹ شبکه ای روی ایر رفت که خیلی زود به عنوان یکی از مهاجمان پر قدرت شبکه های ماهواره ای به ایران شناخته شد. در روزهای اولیه تاسیس من و تو این شبکه در حالی که اکثر ساعت کنداکتور برنامه هایش خالی بود با راه اندازی آکادمی موسیقی راه یک ساله را در عرض یک ماه طی کرد و توانست مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب کند. در ابتدا حساسیت ها روی این شبکه آنچنان نبود اما پس از آکادمی  و شروع برنامه های تازه این شبکه خط فکری آن مشخص شد. شبکه من و تو که دقیقا از همان اصول و ترفندهای حرفه ای بی بی سی فارسی استفاده می کند با مطالعه روی خلأ های برنامه سازی در داخل کشور نیروی خود را بر پوشش این حفره ها قرار داده است.

من و تو انرژی خود را روی برنامه های اینترتیمنت و سرگرمی گذاشت و به عنوان مکمل شبکه بی بی سی فارسی درآمد. در برنامه های این شبکه از نشان دادن مستقیم روابط بی بند و بار و شکستن افراطی هنجارهای اجتماعی مانند شبکه های فارسی وان و جم  خبری نیست و همه چیز در لایه های زیرین دنبال می شود. شبکه من و تو زیرکانه می کوشد اعتماد مخاطبانش را به عنوان یک شبکه خانوادگی مفرح کسب کند.

در هیچ کدام از برنامه های این شبکه سبک دیگر زندگی به صورت مستقیم تبلیغ نمی شود اما برنامه هایی مانند بفرمایید شام، من و تو پلاس و آکادمی موسیقی و… نوعی دیگر از سبک زندگی و در تعارض کامل با آن چیزی که در رسانه های رسمی ما عرضه می شود تبلیغ می شود. موسیقی پاپ، سینمای روز، مجری های جوان و خوش لباس ،نمایش جاذبه های زندگی مدرن و غربی و نمایش هدفدار از نوستالژی های دهه ۵۰ مهمات این شبکه برای تاثیرگذاری بر طبقه متوسط هستند اما نکته جالب بال و پر گرفتن تدریجی برنامه های سیاسی از اتاق خبر گرفته تا تک برنامه های مرتبط با تاریخ سیاسی و اقتصاد سیاسی است…. اتاق خبر من و تو به صورت تدریجی از سایه بیرون آمد و با خط فکری خاص و نیم نگاهی به سلطنت طلبان جهت گیری خودش را نشان داد.

در مستندهای تاریخی این شبکه نیز با چشم پوشی بر بخش های عمدهای از واقعیت ها، تصویری دلخواه از مدیران سلطنت طلب این شبکه از روایت های تاریخی را به نمایش گذاشت. این شبکه سلسله مصاحبه هایی با خوانندگان مطرح لس آنجلسی هم انجام داد و محور تمامی این گفتوگو ها مضامین سیاسی و زندگی در به اصطلاح تبعید بود… شنیده شده با آرام شدن فضای سیاسی ایران این شبکه قصد دارد در شش ماهه دوم سال تمرکز خود را روی همان برنامه های سرگرم کننده بگذارد. این مجموعه تلویزیونی در ۲۸ اکتبر سال ۲۰۱۰ در لندن توسط کیوان و مرجان عباسی که زن و شوهر هستند راه اندازی شد. کیوان عباسی فرزند دوم فریبرز عباسی است که مالکیت و مدیریت تلویزیون پارس در آمریکا و شبکه غیر  اخلاقی Hostlertv در کانادا را بر عهده داشت. کیوان عباسی مدتی مدیریت شبکه سیاسی فارسی زبان آزادی را برعهده داشت که افرادی مانند رضا فاضلی و بهروز صوراسرافیل نیز در آن حضور داشتند.

فاضلی و صوراسرافیل بعدها به دلیل اختلافاتی که بین کیوان عباسی و آنها به وجود آمد، از این شبکه جدا شدند. شبکه آزادی بعد از مدتی به دلیل ضعف محتوا و پایین بودن کیفیت و عدم جذب مخاطب تعطیل شد. بعد از مدتی کیوان کار خود را در فضای اینترنت شروع و شبکه «ببین تی وی» را راه اندازی کرد. این شبکه که فقط از طریق اینترنت قابل رویت بود با همکاری رها اعتمادی (بنی اعتماد)، تیام بصیر و تعدادی چند از دوستان آنها تا مدتی فعالیت داشت و توانست مخاطب خاص خود را جذب کند اما به دلایل مختلف این کار نیز به سرانجام نرسید و بعد از مدتی ببین تی وی نیز تعطیل شد. چند سال بعد او شبکه من و تو را که گفته می شود با بودجهای در حدود ۴۰ میلیون دلار که از سوی دولت انگلیس تامین می شد راه اندازی کرد.

Farsi1  (5  

در زمانی که شبکه های ماهواره ای تمام تمرکز خود را بر پخش برنامه های سیاسی و موزیک گذاشته بودند ناگهان شبکه ای از راه رسید که تصیم گرفت خلأ وجود فیلم و سریال در شبکه های ماهواره ای را پر کند. تا پیش از این شبکه ام بی سی پرشیا با پخش فیلم با زیرنویس فارسی بخشی از این مخاطبان را از آن خودش کرده بود اما فارسی وان با تمرکز بر دوبله سریال ها و فیلم ها مخاطبان زیادی را به سمت خود روانه ساخت. این شبکه اما بر خلاف ام بی سی پرشیا پخش سریال های درجه ۲ و ۳ را دستور کار خود قرار داد و ساختارشکنی در زمینه روابط اجتماعی شاه بیت تمامی برنامه های این شبکه بود. فارسی وان این هنجارشکنی را قدم به قدم انجام داد. این شبکه هر چه جلوتر رفت نمایش سریال های دارای مثلث و مربع های عشقی، روابط زنان و مردان متاهل و فرزندان نامشروع در آن پررنگ و پررنگ تر شد.

دوبله های این شبکه در ابتدا بسیار ضعیف بودند و در افغانستان انجام می شد اما پس از مدتی بر مهارت دوبلورهای آن نیز افزوده شد. گفته می شود پس از انتقاداتی که به دوبله این شبکه وارد شد شبکه ماهواره ای جم اقدام به دوبله فیلم های این شبکه کرد که پس از بروز اختلافات شدید بین مدیران جم و فارسی وان این همکاری قطع شد. فارسی وان حاصل سرمایه گذاری مشترک گروه موبی و کمپانی نیوز کورپوریشن است. گروه موبی در سال ۲۰۰۲ توسط سعد محسنی، استرالیایی افغان تبار و خواهر و دو برادرش تاسیس شد و کمپانی نیوز کورپوریشن متعلق به فردی به نام روبرت مرداک – امپراتور رسانه ای – است که چهارمین مرد ثروتمند آسیاست. روبرت مرداک دارای ۶۰ شبکه تلویزیونی به ۱۳ زبان مختلف است، که روزانه حداقل ۳۰۰ میلیون مخاطب را به خود جلب می کند. همین طور مسئولیت ۱۰۰ روزنامه و مجله معتبر؛ همچون دیلیتلگراف، والاستریت ژورنال، تایمز، ساندیتایمز، نیویورک پست و نیز شبکه های خبری معروفی؛ همچون فاکس، فاکس نیوز و اسکای نیوز و سایت هایی همچون «مای اسپیس» بر عهده این فرد است.

۱۰ میلیون دلار رقمی است که گفته می شود برای راه اندازی این شبکه هزینه شده و شبکه زمزمه نیز از دیگر شبکه های متعلق به این امپراتوری است. شبکه فارسی وان بسیار پیچیده عمل می کند. در ظاهر هیچ نشانی از مخالفت با آموزه های ارزشی و دینی نشان نمی دهد و حتی برای مناسبت های خاص مذهبی هم پیام تبریک و تسلیت می دهد اما سریال های نشان داده شده در این شبکه چیز دیگری را نشان می دهد. از سینا ولی الله به عنوان یکی از تهیه کنندگان و مدیران اصلی فارسی وان نام برده می شود و در کنار او سارا رهبری به عنوان معتمد مرداک به عنوان مسئول خرید سریال و هماهنگی برای دوبله در شبکه فارسی وان مشغول به کار است.

 6) Gem

شبکه جم در سال ۸۶ فعالیت خود را با تمرکز بر موسیقی و کلیپ آغار کرد و به عنوان رقیب اصلی شبکه پی ام سی درآمد اما پس از مدتی سبک کاری خود را به سرگرمی  و سپس سریال تغییر داد. از سعید کریمیان به عنوان موسس و مدیر اصلی شبکه جم نام برده می شود. او در سال ۷۷ در رادیو صدای ایران در لس آنجلس شروع به کار کرد و به این ترتیب اولین فعالیت رسانهای او رقم خورد. او پس از حدود دو سال فعالیت در این رادیو از آن جا نقل مکان کرد و چند سالی را در شبکه های مختلف لس آنجلسی سپری کرد.

پس از آن بود که برادران کریمیان تصمیم گرفتند برای تجارت به دوبی نقل مکان کنند و از این طریق روابط زیادی با افراد درون کشور پیدا کردند. سعید کریمیان با ارتباطات داخلی خود، سهامدار اصلی سه شرکت بزرگ در تهران به نام های آپولونیا کالج، دبلیو آی پی و گروه طلایی آسیا شد و از آن ها شعبه هایی در کشورهای دیگر تاسیس کرد. همه این عوامل دست به دست هم داد تا کریمیان این شبکه را از سال ۲۰۰۶ میلادی با شعار «جم همه شما را دوست دارد» راه اندازی کند و به عنوان یکی از شبکه های تلویزیونی «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» (General Entertainment and Music Group) با محتوای برنامه هایی نظیر فیلم های سینمایی، مجموعه ها و سریال های تلویزیونی، مستندهای تلویزیونی، برنامه های آموزشی و سایر برنامه های سرگرم کننده جهان فعالیت خود را آغاز کرد. «گروه موسیقی و سرگرمی عمومی» دفاتری در شهرهای دوبی، لندن، کوالالامپور و لس آنجلس دارد و عمده فعالیت خود را بر تغییر سبک زندگی ایرانی ها قرار داد.

در واقع شبکه من و تو نسخه بزرگتر و حرفه ای تر از این شبکه است و شبکه جم جزو اولین شبکه های ماهواره های بود که اساس کار خود را بر سبک زندگی گذاشت. با روی کار آمدن شبکه فارسی وان رابطه این شبکه با جم نیز بسیار مساعد شد و سارا رهبری به عنوان مهره کلیدی فارسی وان به صورت همزمان در شبکه جم نیز مشغول به کار شد و حتی گفته می شود مرداک نیز بخشی از سهام جم را خریداری کرد. در عوض مدیر این شبکه به نیروهای فارسی وان قول داده بود که با ارتباطات خود امکان تردد آنها به داخل کشور را فراهم کند. این شبکه پس از چند سال فعالیت در زمینه موسیقی و سرگرمی، کانال دیگری برای پخش سریال راه اندازی کرد که بر خلاف فارسی وان که از فیلم های آمریکای لاتین استفاده می کرد پخش فیلم های ترکیهای را در دستور کار خود قرار داد.

عشق ممنوع، ازل، عشق و جزا، حریم سلطان، عمر گل لاله و… از جمله سریال هایی بودند که مخاطبان بی شماری را جذب کردند و نام شبکه «جم مووی» را بر سر زبان ها انداخت. همه این اتفاقات سبب شد تا شبکه جم ناگهان رشد کند و تعداد شبکه های خود را به ۱۰ شبکه افزایش داد اما مدتی بعد با بروز اختلافات شدید میان سارا رهبری و سعید کریمیان همه چیز نقش بر آب شد. سارا رهبری از شبکه جم بیرون آمد و با این اتفاق تعداد کانال های این شبکه و کیفیت برنامه های آن نیز کاهش چشمگیری پیدا کرد. مدیر شبکه جم از آن دسته افرادی بود که تلاش می کرد چراغ خاموش حرکت کند اما در یکی، دو سال اخیر افشاگری های زیادی در صفحه فیسبوک این فرد و مدیران شبکه فارسی وان به وجود آمد و باعث شد تا سویه های دیگری از هویت این افراد آشکار شود.

 7)  AAA

شبکه AAA یکی از نوظهورترین شبکه های ماهواره ای است که مدتی است با دو کانال AAA music و AAA family اقدام به فعالیت می کند. این شبکه دقیقا رویه چند سال گذشته جم را طی می کند و با ایجاد دو شبکه در حوزه موسیقی و سریال اقدام به فعالیت می کند. در مورد مدیران و گردانندگان این شبکه هنوز اطلاعات کاملی در دسترس نیست و گمانه زنی های زیادی درباره آن صورت گرفته است. در اوایل کار این شبکه بسیاری آن را متعلق به مدیریت جم می دانستند و نکته جالب آن جا بود که شبکه AAA اعلام کرد در نظر دارد ادامه سریال عمر گل لاله که به صورت نیمه کاره از جم پخش شده بود را پخش کند! پس از آن بود که شبکه جم نسبت به این اقدام معترض شد و شواهد از مدیریت متفاوت این دو شبکه خبر داد. برخی هم این شبکه را وابسته به شرکت king records می دانند. این شرکت در حال حاضر به عنوان یکی از رقیبان سرسخت شرکت آونگ قرار گرفته و بسیاری از کلیپ های خوانندگان لس آنجلسی توسط این شرکت ساخته می شود. رقابت این دو شرکت به حدی شده که کلیپ های ساخته شده توسط آونگ تنها از شبکه پی ام سی پخش می شود و کلیپ های ساخته شده توسط کینگ رکوردز تنها توسط شبکه AAA music .


۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy

انواع شبکه های ماهواره ای

الف:شبکه های خبری و سیاسی

1) صدای آمریکا  voa

2)یورونیوز

3)سیمای آزادی

4)شبکه های سلطنتی

5)شبکه کوموله

ب:شبکه های مروج سبک زندگی غربی

1)فارسی وان

2)من و تو

3)GEM

4)pmc music

ج:شبکه های اعتقادی

1)شبکه های وهابیت : شامل شبکه های کلمه ، وصال حق ، وصال فارسی

2)شبکه های شیعی ضد وحدت : شامل شبکه های اهل بیت ، سلام ، فدک

3)شبکه های مسیحی : شامل شبکه های نجات ، محبت ، سون

شبکه


۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy

ماهیت ومتولیان شبکه های ماهواره ای

در حال حاضر بیشترین شبکه‌های ماهواره‌ای دنیا از کشور آمریکا مدیریت می‌شوند. 90 درصد رسانه‌های آمریکایی هم دست صهیونیست‌ها است و اغلب برنامه‌های ماهواره‌ای در شبکه‌های فارسی زبان توسط صهیونیست‌ها اداره می‌شود این‌که صهیونیست‌ برای ما شبکه فارسی زبان با گرایش خانوادگی می‌سازد که صبح تا شب برای ما فیلم و سریال پخش می‌کند باید ما را به هوش آورد که چه اتفاقی افتاده است. آیا آنها دلشان برای ما سوخته است؟!

در اینجا به معرفی اجمالی برخی مهره‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای می‌پردازیم:

رابرت

رابرت مرداک کیست: غول رسانه‌ای و سرمایه‌دار یهودی‌الاصل آمریکایی استرالیایی، متولد 1931 در ملبورن استرالیا است. پدرش سرکیث مرداک شریک روزانه و مادرش یک یهودی ارتدوکس بود. مرداک در طول دوران فعالیت خود تاکنون توانسته است امپراتوری رسانه‌ای تشکیل دهد. حداقل 60 شبکه تلویزیونی به 13 زبان مختلف از جمله مؤسسه تلویزیونی فاکس و شبکه معروف فاکس نیوز، 130 روزنامه و مجله معتبر مانند دیلی تلگراف، وال استریت ژورنال، تایمز، نیویورک پست، پرتیراژترین مجله انگلستان که یم مجله جنسی و مملو از تصاویر زنان برهنه، عمده‌ترین سهامدار کمپانی عظیم «نیوزکورپریسن» و ... را به راه انداخته است


شبکه زمزمه و مدیریت آن: مدیر آن سعد محسنی همراه خواهر و برادرانش هستند. وی شریک تجاری شرکت استار به مالکیت رابرت مرداک می‌باشد. او را ، رابرت مرداک افغانستان لقب داده‌اند. در میان 100 شخصیت برتر و پر نفوذ سال 2011 سعد محسنی، 35‌امین نفر پرنفوذ جهان شناخته شده است. در تمام لحظات این شبکه یک خبر مثبت از ایران، لبنان، سوریه، مصر و فلسطین و عراق وجود ندارد؛ اما در عوض اکثر اخبار درباره بریتانیا، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به صورت زنده به نمایش درآمده و همه اخبار هم مثبت است!


                                                                            

                             

بی بی‌سی فارسی و بازیگران آن: تنها شبکه‌ای است که از غریزه جمع گرایی توده‌ها، استفاده می‌کند. این شبکه 85 درصد از کادر خود را از بین روزنامه‌نگاران روزنامه‌های موسم به اصلاحات انتخاب کرده است، همان کسانی که در ان جی اوهای دوره اصلاحات تربیت شدند.

فرناز قاضی‌زاده: سال‌ها در روزنامه‌های داخل ایران از جمله نشاط، جامعه روز، عصر آزادگان، اخبار اقتصاد، آفتاب امروز، هم میهن فعالیت کرده است.



                                                                                                             

 

                         

نفیسه کوهنورد: خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی در استانبول، او در روزنامه‌های شرق، همشهری، ایران و شبکه سی ان ان ترک در تهران سابقه خبرنگاری داشته است.


                                                                      

                                                                                           




فارسی وان: این شبکه یکی از صدها شبکه ماهواره‌ای رابرت مرداک، غول رسانه‌ای دنیا و میلیاردر اسرائیلی است. این شبکه در مدت 5 سال تشکیل با دوبله فیلم‌ها و سریال‌هایی از کشورهای آمریکای جنوبی، ترکیه، کره جنوبی و ایالات متحده بسیار مورد استقبال زنان فارسی زبان قرار گرفته و سمی مهلک در جامعه ایرانی است. سریال‌های شبکه‌ فارسی 1 حول چهار محور سبک زندگی غربی، خیانت‌های جنسی، عشق‌های مثلثی و رابطه ضعیف بین پدر و مادر با فرزندان عمل می‌کنند.

 

 

۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy

دجال واره ( ماهواره) چیست ؟

در اینجا کلمه «دجال» را از نظر معنای لغوی واصطلاحی بررسی می کنیم :

                                                                                                                                                                                  

الف) معنای لغوی :

«دجّال» ،بر وزن فعّال صیغة مبالغه است که در ادبیات عرب ، برای دلالت بر زیادی انجام کار از سوی فاعل به کار می‌رود . در کتاب‌های لغت ، احتمال‌های متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم :

الف) واژة دجّال از «دُجَیل» به معنای «قَطْران» گرفته شده است ، گفتنی است اعراب در گذشته ، بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آنها با ماده سیاه‌رنگی به نام قطران می‌پوشاندند و در عرف عرب ، به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» می‌گفتند . از آنجا که دجّال نیز چون قطران سراسر زمین را می‌پوشاند ، از او با این عنوان یاد می‌شود .

ب) واژة یاد شده از «دَجْل» به معنای «دروغ» و «فریب» مشتق شده و دلیل نام‌گذاری دجّال به این نام این است که او ادّعای پروردگاری می‌کند و این کار از بزرگ‌ترین دروغ‌هاست .

ج) ریشة لغت دجّال ، «دَجْل» ، به معنای «در نوردیدن» است و از این رو این نام به دجّال اطلاق می‌شود که او بیشتر ، مناطق جهان را درمی‌نوردد و تحت سلطة خود درمی‌آورد .

د) دجّال از «تَدجیل» به معنای «پوشاندن» ریشه گرفته است و به این دلیل دجّال را با این نام می‌خوانند که او با کفرش مردم را می‌پوشاند یا زمین را با فراوانی لشکریانش می‌پوشاند یا اینکه حق را با باطل می‌پوشاند .

هـ‍) این واژه از «تَدجیل» گرفته شده که به معنای «زراندود کردن» برای فریب است . بنابر این قول ، دلیل نام‌گذاری دجّال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد ، باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب مردم می‌شود .

خطر دجّال برای جوامع بشری چنان گسترده و ویرانگر است که همة پیامبران الهی دربارة آن هشدار داده و پیروان خود را از او برحذر داشته‌اند .

و) لغت دجّال از «دُجال» به معنای «طلا» یا «آب طلا» مشتق شده است ؛ چون دجّال در هر جا که قدم می‌گذارد گنج‌های طلا نیز با او همراه است .

ز) ریشة این لغت «دَجّاله» به معنای «گروه بزرگ هم‌سفران» است و به این دلیل دجّال را به این اسم نام‌گذاری کرده‌اند که او سراسر زمین را با هواداران فراوان خود می‌پوشاند .

ح) این واژه از لغت «دَجال» به معنای «سرگین» ، گرفته شده است ؛ زیرا دجّال نیز مانند سرگین گسترة زمین را با اعمال خود آلوده می‌کند .


مؤلف لغت‌نامة «تاج العروس» پس از نقل اقوال یاد شده می‌نویسد:

«...بهترین وجه ، آن است که گفت : دجّال به معنای بسیار دروغ‌گوست و دروغ او سحر ، فریب ، تهمت ، حق‌پوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد» .

 


ب)معنای اصطلاحی :

                                                                                                                                                                          

قابوس نامه :

«امروز ما با غول پرنده افسانه‌ای ۱۷ هزار سر و دست و پایی روبه‌رو هستیم که همه دنیا را به هم می‌دوزد و مرتبط می‌کند، غولی که چنگال‌های نحس خود را در بدنه خانواده فرو می‌کند و نگوییم در یک آن بلکه با چند پرده نمایش سفره، خانه و خانواده را بر می‌چیند که اگر برای قدیمی‌ها از این غول می‌گفتی دهانشان از تعجب باز می‌ماند که مگر می‌شود»؟


بی خردان و آن هایی که بهره ای از استفاده ی عقل ندارند و پیرو تعاریف اسرائیلیات هستند ؛ همیشه فکر


می کنند و یا به خود القا می کنند که دجال ؛ یک موجود ی است که در آخرالزمان ؛ با صورتی که تنها یک


چشم دارد ؛ ظهور خواهد کرد . ولی در حقیقت دجال یک شخص نیست ؛ بلکه یک فرهنگ فاسد و شیطانی


است که فقط یک نگاه به انسان و بندگی دارد ؛ و آن هم پیروی از فرامین شیطان و نفس اماره است .


شیطان یعنی : جنس جن ؛ یعنی پیروی از اجنه ی فاسدی که جزو لشکریان ابلیس بوده و دستور دارند تا از


جنس انس برای خود پیروانی را بوجود آورده و توسط آن ها به منحرف کردن انسان از خدا ؛ سرعت ببخشند


. یعنی یک نگاهی که به سارق دین تعبیر شده است . دجال یعنی سارق دین و ضد عقل گرایی در تمام


رفتارهای فردی و اجتماعی ؛ چه در نهان و چه در آشکار ؛ و این دجال فرهنگی توسط امواج مخرب و


خانمان برانداز به شکل های مختلف ( فیلم ؛ بازی های کاپیوتری ؛ عکس ؛ مجلات ؛ علم ؛ اینترنت ؛ اقتصاد ؛


تفریح ؛ گردشگری ؛ حتی از راه دین های جعلی و استعماری مثل وهابیت ؛ روزنامه ها و هفته نامه ها و


ماه نامه ها ؛ مواد مخدر و ... )  در باریک ترین و مخفی ترین زوایای زندگی انسان ها رسوخ کرده است .


دجال یعنی یک فرهنگ شیطانی و فاسد که تنها یک چشم دارد ( یک نگاه دارد ) و آن چشم مادی است ؛


یعنی همه چیز دنیا را با چشم مادی می بیند و منیت و لذائذ دنیایی را تبلیغ می کند . شیاطینی که با عنوان


های مختلفی همچون فراماسونری و صهیونیزم در ابتدا حق بشر را تبلیغ می کردند و بعد بشر را برای


خودشان و بعد هم خودشان بدون بشر را فریاد می زنند ؛ یعنی همان من بودنی که ابلیس در برابر خداوند


کریم ابراز کرد و نافرمانی او را انجام داد . یعنی همه از جنس وذکر شیطان باشند ؛ و جالب اینکه تنها


صهیونیزم و نظام سلطه ی غرب ؛ که تشکیل شده اند از تعداد محدودی سرمایه دار پول پرست ؛ شیطان


صفت و مرتبط با اجنه ی فاسد ی که پشت پرده ی صهیونیزم جهانی و عروسک گردانان اصلی صهیونیزم


های قاتل و وحشی هستند که یا تمام سرمایه های دنیا را در اختیار دارند ؛ و یا به تمام سرمایه های ریز و


درشت دنیا در تمام کشور ها تسط داشته و یا مالکیتی و یا حاکمیت سیاسی دارند ؛ هستند که با تمام


امکانات رسانه ای و فرهنگی خود ؛ با اصرار تمام اقدام به تبلیغ این آرمان و هدف دارند . از طریق شیطان


پرستانی که در شبکه های جهانی  بی حیایی ؛ سکس ؛ خود فروشی و دیگر فروشی ؛ بی دینی ؛ و


شیطان پرستی را رواج می دهند ؛ تا جایی که ترویج فسادی که خداوند به خاطر آن عذاب را نازل کرد و


قومی را به یکباره به نیستی و نابودی و هلاکت کشاند ( قو م لوط ) یعنی هم جنس بازی و لواط را ؛ حتی با


بازی با دین و تحریف در دین و خلق دین های جدید فاسد و دنیا نگر ؛ وارونه جلوه داده و آن را مطابق فطرت


و انسانیت قلمداد کرده و از طریق مذهبیون خود مجوز انجام صادر کرده اند . هالیوود مظهر این نگاه است ؛


هالیوودی که گردانندگان اصلی آن فراماسونرهای از رده ی 4 به بعد ردیف های تشکیلانی خود هستند .


فیلم هایی ساخته و ارائه می شود که جوانان را هیپنوتیزم کرده و به فساد می کشاند . و ما می بینیم که


همه ی صاحبان و مؤسسین هالیوود و دیگر رسانه های قدرتمند صوتی و تصویری و نوشتاری غرب ؛


همگی صهیونیست های فراماسونر هستند . پس دجال یک فرد نمی تواند باشد بلکه یک فرهنگی است


که بوسیله ی یک مشت انسان فاسد و شیطان پرست دنیا دوست تبلیغ می شود و چه بسیار بی خردانی


هستند که خود به مرور زمان از پیروان این دجال واقعی و مروج این فرهنگ فاسد شده اند و با خیالی راحت


از اینکه هنوز دجال یک چشم نیامده و گریبان آن ها را نگرفته است ؛ روزگار می گذرانند . به راستی بیاییم و


دجال زندگی خودمان را بشناسیم و بفهمیم که ما چقدر با این دجال یک چشم همراه هستیم و کدام یک از


زوایای زندگی ما مطابقت با فرامین این دجال دارد ؟ باور کنید خیلی زود دیر می شود . این دجال سال


هاست که با ما عجین شده و در کنار ما و با ما زندگی می کند . اگر باور ندارید به همسران ؛ مادران و


دختران خود نگاه کارشناسانه داشته باشید تا همه چیز دستگیرتان شود . امام رضا علیه السلام فرمودند :


رسول خدا فرمودند: کسی که در آخرالزمان با ما مقاتله کند ؛ گویا با دجال با ما مقاتله کرده است ( عیون


الاخبار رضا حدیث 180 جلد دوم ) ؛ یعنی شیطان پرستان ؛ بدون جنگ و حضور در کشورها و بدون اینکه


بخواهند دینی را تغییر دهند ؛ با وجود همان دین ؛ به مبارزه با انسان های دین دار می پردازند . وهابیتی که


الآن در تمام دنیا با شعار اسلام و مبارزه با شیطان ؛ در حال کشتار مسلمانان از شیعه و سنی است ؛ در


اصل یک دین جعلی و خرافی است که در گذشته از طریق نظام استکبار و انگلستان تولید و به قدرت رسید


تا بتواند به عنوان یک عامل فشار در میان مسلمانان عمل کند و تا جایی سر سپرده ی عوامل شیطان


پرست جهانی شده اند که به فرمان صهیونیزم جهانی ؛ مفتی هایشان فتوا داده اند که جنگ با اسرائیل و یا


تظاهرات بر علیه اسرائیل حرام است ؛ به دستور آن ها کلمه ی جهاد و شهادت از متون درسی فرزندانشان


پاک شده و ممنوع می باشد ؛ چرا که اگر جهاد و شهادتی باشد ؛ آن ها یعنی قدرت اقتصادی و شیطانی


پشت پرده ی صهیونیزم ها و نظام سلطه ی غرب ؛ نمی توانند بر مردم ؛ کشورهای مختلف حکومت کنند .

 




۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy

مقدمه

 

این مورد اخیر (دجال واره) واقعا گنداب فسادی است که تیرهای زهرآگین خود را به سمت ملت ها و کشورها هدف گیری می کند.

                                                                                                   «مقام معظم رهبری»                  



پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران،دشمنان به این امید بودند که این انقلاب بیشتر از چند صباحی نمی تواند دوام داشته باشد،ولی پس از استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی،احساس خطر کرده و به فکر فروپاشی این نظام از راههای مختلف برآمدند.

درهمین راستا،دشمنان به سرکردگی آمریکا تمامی اشکال براندازی نظامی،اعم از کودتا و ترور،جنگ نا منظم وتجزیه طلبانه اعم از شورش ها،تحریکات قومی و محلی،جنگ کلاسیک همه جانبه و...رادر حالی به ایران تحمیل کردند که پایه های نظام اسلامی هنوز شکل نگرفته بود.اما این فعالیت های براندازانه،نتیجه اش شکست و تحقیر استکبار وتثبیت نظام مردم سالاری دینی در ایران بود.

دشمنان پس از ناامیدی و شکست در جنگ سخت با تغییر استراتژی،شیوه دیگری از جنگ علیه نظام اسلامیایران را در قالب جنگ اعتقادی و فرهنگی آغازکرده و در سال های اخیر با اختصاص سالانه میلیون ها دلار برای تغییر افکار و باورهای ملت های مسلمان،به ویژه ملت بیدار و مقاوم ایران هزینه می کند.

در این عرصه،مجهزترین ابزار تهاجم فرهنگی،رسانه ها و در راس آن ها ماهواره است.

مقام معظم رهبری می فرمایند:عوامل استکبار،امروز فیلم بد درست می کنند،نوار بد درست می کنند،حرف های بد درست می کنند،شعر بدمی گویند،داستان بد می نویسند و همه این ها را داخل کشور بین نوجوانان و جوانان و مردم عادی پخش و منتشر می کنند و یا از طریق ماهواره،رواج می دهند.

توجه:

 سعی بنده دراین است که با انتشار مطالبی پیرامون فرهنگ وعقایدصاحبان این شبکه ها ، مردم عزیز و غیورمان را از توطئه های فراوانی که متهاجمان دینشان درنظردارند آشنا کنم . هرچند خداوندمنان دست این نامردان را بیش از پیش آشکار کرده ، به طوری که حتی دشمن  و غیرخودی به کینه ومکر آنان نسبت به مردم ما اعتراف دارند .

           

۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۱۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
farnaz mahdavy